احمد زیدآبادی

احمد زیدآبادی در انتقاد از توهین و هتاکی به رییس جمهوری در خلال راهپیمایی ۲۲ بهمن، نوشت: جمعی موتور سوار در اصفهان به مناسبت سالگرد انقلاب، شعار “مرگ بر روحانی” سر داده‌اند! چرا شعار مرگ؟ چون ظاهراً بدون فرضِ دشمنی قدار و آروزی مرگ برای او، عده‌ای شب‌شان روز نمی‌شود!

جمعی موتور سوار در اصفهان به مناسبت سالگرد انقلاب، شعار “مرگ بر روحانی” سر داده‌اند! چرا شعار مرگ؟ چون ظاهراً بدون فرضِ دشمنی قدار و آروزی مرگ برای او، عده‌ای شب‌شان روز نمی‌شود! تا هنگامی که این نوع شعارها کارویژه‌اش برای عده‌ای تفریح و تفنن و احساسِ وجود و اظهارِ هیجان و بازنمودن خویش باشد، نباید انتظار پایان آن را داشت. متأسفانه در کشور ما هویت بسیاری آدم‌ها به جای جوشش ارزش‌های درونی آنها به غیرستیزی دائمی پیوند خورده است و دلیل اینکه این جامعه به جای انسجام، رو به تفرقه و پارگی دارد، همین نکته است!

حال چرا مرگ بر روحانی؟ چون مرگ بر همۀ آنانی که از ابتدای انقلاب تاکنون هدف این شعار قرار گرفته‌اند، دیگر تکراری شده و توجه و رغبتی برنمی‌انگیزد! پس باید هدفی نو را به عنوان آماج “شعار مرگ” برگزید تا هم از کسالت تکرار اندکی کاست و هم توجهی را جلب کرد و هم غوغایی برانگیخت!
درست به همین دلیل، اگر قدرت در ایران یکپارچۀ محض هم شود، باز حامیان چنین قدرتی که گویی فلسفۀ حیات خود را به ستیزه‌جویی با هر غیریتی گره زده‌اند، از بین خود دشمنی دست و پا خواهند کرد تا با سر دادن شعار مرگ بر او، مانع از بازنمود واقعیت‌های درونی خود شوند!

در این میان اما واکنش دولت روحانی به شعار مرگ بر او هم به نوبۀ خود جالب توجه است! در واقع معنای بیانیۀ هیئت دولت این است که چون در مورد تحریم‌های آمریکا، حقیقت را کتمان کرده و از بیان تأثیر تحریم‌ها بر جامعه سرباز زده است، بنابراین، امر بر جمعی مشتبه شده و دولت را مقصر اصلی اوضاع اقتصادی کشور معرفی می‌کنند.

هیئت دولت تهدید کرده است که اگر قرار بر این مرگ بر گفتن‌ها باشد، پس دولت هم صبرش اندازه‌ای دارد و ناچار خواهد شد حقیقت روایت تحریم را بر همگان آشکار کند! در اینجا نخستین پرسشی که پیش می آید این است که چرا دولت “روایت صحیحِ تحریم‌ها” را از مردم پنهان نگه داشته و به عبارتی به آنها دروغ گفته است؟ برای اینکه طرف مقابل سوء استفاده نکند؟ در این دنیا چیزی که مربوط به عدد و رقم باشد، بسیار بعید است که از چشم کشورهای دیگر پنهان بماند. پس بحث سوء‌استفادۀ طرف مقابل در این ماجرا چندان اساس محکمی ندارد.

برای اینکه مردم از دامنۀ تحریم‌ها نگران و وحشت‌زده نشوند؟ خب، این می‌تواند بر مبنای نوع خاصی از سیاست، دلیل موجه‌تری باشد، اما مردمی که دولت‌شان به اذعان خودش به عمد حقیقت را از آنها پنهان کرده و نسبت به وضعیت اقتصاد کشور آنان را گمراه کرده است، بنابراین، چرا در صورت بروز مشکلات بی‌سابقۀ معیشتی، نباید همان دولت را مقصر اصلی فرض کنند؟

در واقع آنچه دولت در مورد “روایت تحریم” و “تطهیر بانیان تحریم” به رقبای سیاسی خود در داخل حکومت نسبت داده است، خودش مسئول نخست آن است! شاید دولت بگوید که در صدد بوده ماهیت تحریم‌ها و میزان اثرگذاری آن را افشا کند، اما همین رقیبان سیاسی مانع شده‌اند! اگر اینطور است پس چرا همین نکته را به صراحت نمی‌گوید و شب و روز مشتی رطب و یابس به هم می‌بافد که معنای محصلی از آنها دریافت نمی‌شود! اما اگر دولت به زعم خود از روی “مصلحتی بزرگ” بر روی چهرۀ حقیقت نقاب کشیده است، پس در این میان، تهدید به لبریز شدن صبر آن چه محلی از اعراب دارد؟