چند روزی‌ست گزارشی با تیتر «فروش نان قسطی» در فضای رسانه‌ای و بعد از آن در میان مردم صدا کرده است. برخی پیگیر آدرس نانوا هستند بلکه بتوانند حساب مردم را تسویه کنند، برخی خشمگینند از آنکه خرید نان؛ یعنی ابتدایی‌ترین خوراک انسان هم به وام و قسط رسیده، برخی هم با ورودهای شتاب‌زده، […]

 

چند روزی‌ست گزارشی با تیتر «فروش نان قسطی» در فضای رسانه‌ای و بعد از آن در میان مردم صدا کرده است. برخی پیگیر آدرس نانوا هستند بلکه بتوانند حساب مردم را تسویه کنند، برخی خشمگینند از آنکه خرید نان؛ یعنی ابتدایی‌ترین خوراک انسان هم به وام و قسط رسیده، برخی هم با ورودهای شتاب‌زده، اصل ماجرا را به حاشیه برده‌اند.

احساس مسئولیت صداوسیما در انحراف دغدغه مردم!

صداوسیما که اغلب مورد انتقاد است از نادیده‌گرفتن برخی اخبار مهم برای مردم و یا اطلاع‌رسانی‌های دیرهنگامش، همان روز دوم با گشت‌زنی در شهر قصرقند و زابل از تک تک مردم تکذیبیه می‌گیرد و خبرنگاری که در پایان گزارش خود را امان‌الله عزیزی معرفی می‌کند، می‌گوید «مردم اینجا نان از عمل خویش می‌خورند و منت حاتم طایی نمی‌برند!» احتمالا آقای عزیزی حواسش به معنای اصلی شعر نبوده، اگر مخاطبش دولت است که منتی بر سر مردم نبوده و تامین نان از بدیهیات وظایفش است، اما اگر مخاطبش خیرین و مردم عادی‌ست که می‌خواهند حساب هم‌وطنان خود را تسویه کنند و دغدغه‌ای از دوش آنان بردارند، چنین تاختن؛ بی‌حرمتی به نیت خیر نوع‌دوستانی‌ست که از شنیدن این خبر غصه‌دار هم‌میهنانشان شده‌اند.

از این بگذریم که خبرنگار زابلی معلوم نیست چرا به میدان آمده و میکروفن به دست از مردم می‌پرسد آیا شما نان قسطی می‌خرید یا نه؟ کجای گزارش تجارت‌نیوز از زابل حرفی به میان آمده بود که خبرنگار با چنین احساس مسئولیتی! در پی تکذیب حرف نزده برآمده است؟ همکاران محترم من در صداوسیما چرا درباره رانت‌های عجیب و غریب آرد و سوخت، غصب زمین‌های آبا و اجدادی مردم توسط آستان قدس، بی‌شناسنامه‌ها و سنگ‌اندازی‌های وزارت کشور، آب، جاده، حاشیه‌نشینان، کاسبان در قامت خیریه‌ها و گروه‌های مختلف و صدها سوژه مشابه گزارشی تهیه نمی‌کنند؟

اصل ماجرای گزارش تجارت‌نیوز هرچند با خلاصه‌شدن‌ها در شبکه‌های مجازی به محاق رفت اما در حقیقت اتفاقی واقعی بود، گرچه ایرادهایی ظریف در آن، دست برخی را برای تکذیب آن گشود. برخی از ایرادها را با هم مرور می‌کنیم؛

نانوای دشتیاری: خبر درست بود و دفترچه‌ام را دارم/ از من نقل نکنید می‌ترسم

۱- نانوایی که مصاحبه کرده و تصویر دفترش منتشر شده مشخصا در سه‌راهی پلان دشتیاری بوده نه قصرقند و زابل. او در گفت‌وگوی تلفنی با امتداد می‌گوید: «چرا نیامدند همینجا در دشتیاری گفت‌وگو بگیرند؟ خبر درست بود و من هنوز دفترچه‌ام را دارم. نه من که باقی نانواها و بقالی‌های این منطقه نیز چنین دفتری دارند. پیشترها اوضاع بهتر بود اما از برج ۴ امسال بدهی‌ها مانده، هرچند برخی افراد که از پیش بدهی دارند ممکن است امروز نان بخرند و پول همین امروز را نقد بپردازند اما توان تسویه حساب برخی ماه‌ها را ندارند.»

نانوا البته نگران کارش است و می‌گوید «از قول من چیزی نگویید، می‌ترسم بیایند و پروانه کسبم را باطل کنند،» اما امیرحسین عظیمی، مشاور رسانه‌ای فرماندار دشتیاری به او اطمینان می‌دهد که آقای عفتی(فرماندار) کاملا این ماجرا را واقعی می‌داند و برای او شری حاصل نخواهد شد. کمااینکه نه تنها این خبر را تکذیب نکرده که خبر داده اگر تکذیبیه‌ها ادامه پیدا کند او هم سخن خواهد گفت.

تایید فرماندار دشتیاری بر صحت نان قسطی؛ تدوین سازوکار توزیع آرد رایگان و اشتغال‌زایی

در همین اثنا خبر می‌رسد که عادل عفتی با مشورت گروهی از کارشناسان در حال تدوین سازوکار سیستم توزیع آرد رایگان در این منطقه است تا مشکلی که از سیل سال گذشته جدی شده را تا حدی مرتفع سازد. او همچنین با کمک گرفتن از سمن‌های موثر و کارشناسان امور در پی فعال کردن حوزه‌های مسئولیت اجتماعی نهادها برآمده تا حین توزیع آرد، مازاد نان پخته شده را از خانواده‌ها خریداری کرده و درآمدی برای خانواده‌ها ایجاد کند.

نا‌آگاهی از مفهوم «قسط» در منطقه؛ قسط همان نسیه است

۲- در این گزارش از کلمه «قسط» استفاده شده که برای مردم این استان واژه‌ای مترادف با نسیه است. در واقع در ادبیات این منطقه برعکس ادبیات رسمی از «نسیه» و «تسویه حساب» با عنوان «قسط» و «وام» یاد می‌شود. مردم اینجا در طول ماه به صورت نسیه(قسطی) جنس برمی‌دارند و انتهای ماه حساب خود را صاف می‌کنند(وام می‌گیرند) در حالی که تعریف حقوقی وام و قسط در کشور عکس این عمل است. یعنی افراد وام می‌گیرند و طی ماه‌های مشخص قسط آن را پرداخت می‌کنند.

آنچه مردم را وحشت‌زده کرد تصویرشان از وام گرفتن برای نان بود. در حالی که این عبارت صرفا ادبیات این منطقه است و در اینجا هم مثل همه نقاط کشور از پایتخت و دیگر کلان‌شهرها تا روستاها و نقاط صفر مرزی افراد در طول ماه جنس نسیه گرفته و در پایان ماه آن را پرداخت می‌کنند. نا‌آگاهی از مفهوم «قسط» در این منطقه، مردم را دچار این وحشت کرد که اوضاع آنقدر وخیم شده که حالا بعد از خانه و ماشین، مردمی هستند در سیستان و بلوچستان که وام می‌گیرند تا نان بخرند. نکته ظریفی که شاید رسانه باید آن را در ابتدا تبیین می‌کرد تا چنین بازخورد و ترسی ایجاد نکند و دغدغه‌ها طبیعی باشد به معضل کم‌برخورداری در این استان.

گرو گرفتن کارت ملی وجود ندارد؛ کارت یارانه در امانت مغازه‌داران برای تسویه حساب ماهانه

۳- سومین نکته که برخی را به اشتباه انداخت استفاده از کلمه کارت ملی به جای کارت یارانه بود. ناگهان همه جا پر شد که مردم به‌ناچار کارت ملی خود را گرو می‌گذارند تا بدهی‌شان را پرداخت کنند. اما واقعیت این است که مردم کارت یارانه خود را در نانوایی‌ها و بقالی‌ها می‌گذارند تا پایان ماه و پس از پرداخت یارانه، مغازه‌دار که مورد اعتماد مردم محل است، حساب‌ها را تسویه کند. نانوای دشتیاری در این باره به خبرنگار امتداد می‌گوید: «سال‌هاست که مردم کارت‌های یارانه خود را پیش نانوایی‌ها و بقالی‌ها به امانت می‌گذارند و از دیگر مغازه‌داران نیز می‌خواهند که اول ماه حسابشان را از همان کارت صاف کند. مثلا خانم … چند روز پیش به من گفت که کارتش پیش بقالی کناری است و من آخر ماه پس از واریز یارانه ۳۰ هزار بدهی نانش را از آنجا بردارم. اتفاق جدیدی نیست و ما مدت‌هاست که رویه غیرنقدیمان چنین بوده است.»

مشکل نانوایی‌های دشتیاری باقی‌مانده‌های سیل دی‌ماه ۹۸

اما ماجرای این سه نانوایی در دشتیاری کمی خاص‌تر از بقیه نانوایی‌های استان است. امیرحسین عظیمی مشاور رسانه‌ای فرماندار که خود خبرنگار یکی از خبرگزاری‌ها در استان است به امتداد می‌گوید: بعد از سیل دی ماه سال ۹۸ و محاصره بسیاری از روستاها در آب، مردمی که هنوز کمک‌ها به دستشان نرسیده و زندگیشان غرق در آب بود از این نانوایی‌ها نان گرفتن و به دلیل بیکار شدن تعداد زیادی از مردم و قطع ارتباطشان با سایر نقاط کشور و آشفتگی‌های ایجاد شده از سیل در زندگی‌شان نتوانستند به موقع بدهی خود را پرداخت کنند و نظم حساب و کتابشان به هم ریخت و هرچند، طی ماه‌های بعد خریدهایشان را صاف کردند اما بدهی آن ایام بحران ماندگار شد.»

بدهی‌هایی که پس از انتشار گزارش بسیاری از ایرانیان دغدغه‌مند را برانگیخت تا صافش کنند، حالا به دلیل پروپاگاندای صداوسیما و یا شاید پشت پرده‌هایی دیگر، نانواها را ترساند و به کنجی فرستاد که از خیرین و کسانی که برای تسویه حساب اعلام آمادگی کرده بودند فراری شده و بگویند «اصلا اشتباه کردیم که گفتیم…»

این قصه ادامه دارد…

اما نکته مهم‌تر آن است که در پی تحقیقات برای دریافت حقیقت «نان قسطی» به رانتی بزرگ در شهرستان قصرقند رسیدیم. رانتی تلخ به عنوان مشت نمونه خروار که در گزارش بعدی درباره آن خواهم نوشت./ گزارشی از ساجده عرب سرخی در کانال خبری امتداد