کاردار اسبق ایران در انگلیس به خبرآنلاین گفت: از کسانی که در داخل فرصت پیش رو را بی اهمیت جلوه می دهند باید پرسید که آیا تضمین می دهید در ۷ یا ۸ ماه آینده همین شرایط برقرار باشد؟ یا نه شرایط تغییر می یابد و ما شاهد افزایش تنش ها خواهیم بود و شرایط به سمتی می رود که درگیری های شدیدتری هم به وجود آید…

 

پنجم اسفندماه ضرب الاجل ایران به غرب پایان می رسد. مهلتی که با فرا رسیدن آن اجرای پروتکل الحاقی و متوقف‌کردن بازرسی‌های آژانس در دستور کار ایران قرار خواهد گرفت که باید دید واکنش غرب به آن چه خواهد بود. همزمان رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز به تهران سفر کرده و نشان می دهد که آژانس نیز نسبت به اقدام نگرانی هایی دارد. از طرفی سیگنال های اخیر برجامی آمریکا نیز گمانه زنی های مثبتی را در خصوص احیای این توافق مطرح کرد که باید دید با پایان مهلت ایران این فضای مثبت تداوم خواهد داشت و یا تهران و واشنگتن در فضای فرسایشی دیگر گام بر می دارند.  سیدجلال ساداتیان سفیر اسبق سابق ایران در انگلیس در این راستا گفتگویی کرده که در ادامه مشروح آن را می خوانید:

ارزیابی شما از وضعیت کنونی چیست؟ با پایان ضرب الاجل ایران فکر می کنید شرایط چگونه رقم بخورد؟

دیپلماسی یعنی هنر گفتگو به منظور تأمین منافع ملی هر کشور. قاعدتاً دیپلماسی از قواعد خاصی پیروی می کند که در آن شاهد فراز و نشیب و مانور نیز هستیم. در این بین عواملی وجود دارد که می تواند دست دیپلماسی را ببندد که موجب وقفه و خدشه دار شدن آن می شود. ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری جو بایدن نشان داد که با ترکیب کابینه اش از میزان تنش ها با ایران بکاهد و در نهایت به راه حلی برای تعامل دست یابد. اما در همین حال احزاب و جریان های سیاسی در داخل ایران وجود دارند که به دنبال تقابل هستند. از طرف دیگر جریان های ضدایرانی مانند لابی صهیونیستی در آمریکا، ایپک، عربستان، امارات و غیره وجود دارند که در حال پول خرج کردن هستند و همچنین کشورهایی وجود دارند که منافعشان در این است که ایران به سمت غرب نرود تا با ایجاد محدودیت ایران را مجبور کنند که آنها پناه ببرد. دشمنان ایران از زمان ورود بایدن به کاخ سفید و در همین مدت کوتاه به دنبال آن هستند تا هم از داخل تحریکاتی را ایجاد کنند و تا حد امکان به بایدن فشار بیاورند تا وی به برجام برنگردد.

تحولات در حالی رخ می دهد که تلاش هایی از سوی دولت بایدن صورت گرفته است. در روزهای اخیر شاهد گفتگوی مرکل صدراعظم ایران با رئیس جمهور ایران بوده ایم. همچنین رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران سفر کرده است. کمی قبل تر وزیر امور خارجه قطر به تهران آمد که حامل پیام هایی از آمریکا بود. در ادامه، آمریکا با ارسال نامه‌ای به شورای امنیت، درخواست فعال سازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران را پس گرفت. اگرچه چنین اقداماتی بیشتر از بُعد نمادین دیده می شود اما هدف واشنگتن این بود که نشان دهد برای بازگشت به برجام علاقه مند است. موضوعی که به طور مستقیم بار دیگر از سوی جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا در کنفرانس مجازی و امنیتی مونیخ مطرح شد و اعلام کرد که کشورش مایل است به توافق هسته ای با ایران برگردد و از تنش ها بکاهد. به طور طبیعی با وجود این تحولات اقداماتی از سوی ایران نیز می طلبد؛ بدین گونه که نخواهیم همه یا اینکه هیچ باشد. بدین معنی که نگوییم که آمریکایی ها باید تمام قدم ها را یک جا بردارند و ایران سپس اقدام می کند. با گامی که آمریکا برداشت ایران نیز می توانست گامی را اتخاذ کرده و در آن مسیر حرکت کند. به منظور اجرایی شدن نیز می توان در مذاکرات ۱+۴ و یا ۱+۵ شرکت کرد. موضوعی که آمریکا نیز از آن استقبال کرد که می تواند فرصتی را برای گفتگو و ارائه برنامه زمان بندی فراهم آورد و گام های هریک از طرفین معین شود.

ایران پیش تر ۵ گام را در راستای کاهش تعهدات برجامی برداشت و اعلام کرد که اگراز طرف مقابل اقدامی صورت بگیرد، این گام ها برگشت پذیر هستند. در این چارچوب می توان مشخص کرد که آمریکا چه تحریم هایی را لغو می کند و در آن سو ایران از کدام گام صرفنظر می کند تا در نهایت از پیچیده تر شدن روند جلوگیری کرده باشیم و از همه مهمتر به بازارهای جهانی و فروش نفت دسترسی پیدا کنیم و بتوانیم مسائل مالی و بانکی را سامان ببخشیم. چنین مسائلی می تواند فشارهای مالی به ایران و مردمش را تعدیل کند و فضای تازه ای به وجود آید.

در صورت اجرای ضرب الاجل از سوی ایران آیا آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران فشار وارد خواهد کرد؟ آیا اهرمی برای این کار خواهند داشت؟ برای مثال بحث ارسال پرونده ایران به شورای امنیت مطرح شود…

در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ شاهد همراهی اروپایی ها با آمریکا نبودیم. دولت ترامپ تلاش های بسیاری در راستای فعال سازی مکانیسم ماشه علیه ایران داشت که در نهایت با شکست مواجه شد و اروپایی ها نیز از آمریکا پیروی نکردند. در حال حاضر شرایط متفاوت است و اروپایی ها به سمتی رفته اند تا با آمریکا همکاری کنند. اروپایی ها به تنهایی می توانند از مکانیسم ماشه استفاده و آن را فعال کنند اما آنها در حال حاضر به دنبال چنین چیزی نیستند. در نتیجه فرصتی که برای ایران به وجود آمده امیدواریم این قضیه تحت تأثیر برخی از جریان های داخلی به تهدید تبدیل نشود. جریان هایی که مدعی هستند با اتکا به توان داخلی قدرت مقابله داریم باید وضعیت اقتصادی مردم ایران را نیز درنظر داشته باشند. مردم ایران در حال حاضر فشارهای سنگینی را تحمل می کنند که در نتیجه آن نارضایتی ها افزایش داشته است. بنابراین این طیف ها باید در نظر داشته باشند که نمی توان با شعار دادن چنین وضعیت دشواری را به مردم کشور تحمیل کنند.

مساله دیگر که وجود دارد انتظارات از جو بایدن برای بازگشت به برجام است که پیش تر آن را وعده داده بود. اما در حال حاضر شاهد هستیم که این موضوع اتفاق نیفتاده و رئیس جمهور آمریکا به وعده برجامی خود عمل نکرده است.

اگر رئیس جمهور آمریکا بخواهد به طور مستقیم وارد برجام شود و همه تحریم ها را لغو کند ایران استقبال خواهد کرد. همانطور که اشاره کردم فشارهای وارد شده بر او را باید مدنظر داشت. گروه طرفداران ترامپ، لابی صهیونیستی، اعراب، کشورهایی که نمی خواهند رابطه ایران و غرب بهبود یابد، همگی به نوعی به طوز مستقیم و غیر مستقیم در حال فشار آوردن به دولت آمریکا هستند. در داخل نیز برخی فشارهایی وارد می کنند و پالس هایی را به طرف مقابل می دهند که برای بازگشت به برجام منصرف شود. آنها می خواهند به دولت آمریکا بگویند که با این دولت مستعجل وارد مذاکره نشوید؛ انتظار آنها نیز این است که چنین وضعیتی تا انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ ادامه یابد. بنابراین کاخ سفید با درنظر گرفتن این موارد و فشارها باید تصمیم نهایی خود را بگیرد و به جمع بندی برسد. از کسانی که در داخل فرصت پیش رو را بی اهمیت جلوه می دهند باید پرسید که آیا تضمین می دهید در ۷ یا ۸ ماه آینده همین شرایط برقرار باشد؟ یا نه شرایط تغییر می یابد و ما شاهد افزایش تنش ها خواهیم بود و شرایط به سمتی می رود که درگیری های شدیدتری هم به وجود آید… عقلانی است که از فرصت بدست آمده برای تحقق منافع ملی و کاهش فشار بر مردم بهره جست.

در این بین به هیچ وجه بحث تسلیم ایران به آمریکا وجود ندارد. در قالب برجام می توان برای برداشتن گام ها از سوی هر یک از طرفین تصمیم گرفت. ممکن است اجرایی شدن این مراحل تا زمان انتخابات ریاست جمهوری در ایران به طول بینجامد اما در نهایت بهره آن را مردم ایران باید ببرند و شرایطی حکفرما شود که با ایجاد روزنه های جدید وضعیت اقتصادی و رفاه کشور بهبود یابد. به طور کلی طرح شعارهای انقلابی گری که توسط برخی جریان ها مطرح می شود تامین کننده منافع کشور نیست و باید در آن تجدیدنظر شود.

بحثی که مخالفان دولت در ایران نسبت به آن نگرانی دارند تحمیل مذاکرات موشکی و منطقه ای از سوی دولت جدید آمریکا در مذاکرات برجامی است…

با فشارها از جانب ایران مسیر برای آمریکا هموارتر می شود. اگر بنا بر چنین چیزی است اروپا می تواند مکانیسم ماشه علیه ایران را فعال کند و آمریکا نیز قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران را برگرداند. تحریم های حال حاضر ترامپی است و به سازمان ملل ارتباطی ندارد اما در آن شرایط تحریم ها سازمان مللی و شورای امنیتی می شود  که در این صورت فشارها بر ایران بیشتر می شود تا درخصوص مسائل موشکی و منطقه مذاکره کند. اگر اختلافی بین طرفین وجود دارد باید قالب مکانیزم برجام گفتگو شود؛ موضوعی که رهبری ایران نیز آن را عنوان کرد. بنابراین تا زمانی که ایران بتواند از تنش ها بکاهد و شرایط اقتصادی و مالی را بهبود ببخشد سایر مسائل دیگر می توانند در قالب توافق برجام مورد بحث قرار گیرند

پیش بینی شما از آینده تحولات چیست؟ آیا چشم اندازی برای احیای برجام وجود دارد؟

باید نسبت به این مساله امیدوار بود. به هر حال آمریکا قدم هایی را برداشته است، در چارچوب مسائل منطقه ای آنها گروه انصارالله را از لیست به اصطلاح خودشان گروه های تروریستی خارج کرده است، عربستان را نیز تحت فشار قرار داده تا به جنگ یمن پایان دهد، موضوع فشارهای حقوق بشری وپرونده قتل جمال خاشقچی نیز که مطرح است. از اسرائیل نیز خواسته است تا ساخت شهرک های یهودی نشین را که با چراغ سبز ترامپ صورت گرفته بود متوقف کند. ممکن است این پرسش شود که این مسائل به ایران چه ربطی دارد؟ اما باید گفت که موضوعات مهمی است و ایران نیز در منطقه نقش برجسته ای ایفا می کند. آنچه که برای ایران، حاکمیت و دولتمردان باید مهم باشد این است که از فرصت بدست آمده برای تحقق منافع و مصالح کشور استفاده شود.

منبع: خبرآنلاین