ایموژن وست

برخلاف شرایط اضطراری آب و هوایی، ما دلایل موجهی داریم که باور داشته باشم که این بحران کنونی، حتی فقط بر اساس سابقه تاریخی و نه اخبار مرتبط با تاثیر واکسن و توانایی موجود ما در تولید واکسن برای مقابله با ویروس جهش یافته، همانند آنچه که در رابطه با آنفولانزا انجام می دهیم به پایان خواهد رسید. بیماری های همه گیر تمام می شوند.

 

به گزارش گروه بین الملل صبح ما، ایموژن وست، نویسنده و روزنامه نگار انگلیسی در یادداشتی نوشت: برخی شاید فکر کنند، خندیدن به رویاهای تعطیلات تابستان خوشایند باشد اما انتظار برای بازگشت به حالت طبیعی امید بخش و سلامتی آفرین است.

فکر می کنم منصفانه است که بگوییم بسیاری از افراد در حال حاضر زود رنج، کج خلق و تحریک پذیر هستند. زمستان است و ما در قرنطینه سراسری به سر می بریم و ممکن است به اندازه طول دوران حامگی و یا بیشتر از زمانی که برای آخرین بار اجازه داشتیم به مهمانی برویم، گذشته باشد. اخیرا متوجه شده ام که به طرز حیرت انگیزی از چیزی عصبانی شده ام، چیزی که در دوره کنونی همه گیری بسیار رواج پیدا کرده است. ترویج و انتشار اخبار شوم.

تعداد قابل توجهی از مردم که البته تنها به صداهای تأثیرگذار در توییتر محدود نمی شود، بر این باورند که ما هیچ‌گاه در دوران پسا کرونا به زندگی اجتماعی که قبل از مارس سال گذشته داشتیم، باز نخواهیم گشت. اگر شما تنها اشاره‌ای کوچک به اینکه منتظر تعطیلات تابستانی، یک کنسرت یا تماشای یک بازی فوتبال در استادیوم هستید، آنها پشت چشم برایتان نازک می کنند و قیافه درهم به خود می گیرند و می گویند: واقع بین باش!! احمق جان بیماری همه گیر وجود دارد و می ماند و دنیای قدیمی مرده است.

به شخصه اینگونه موارد را در این دوره قرنطینه بسیار شنیده‌ام. دوران قرنطینه  سراسری دور اول امیدوارانه تر بود  چون آن موقع نمی دانستیم اوضاع برای چه مدت این گونه می ماند و یا اینکه دولت چقدر این بحران را می تواند کنترل کند. بار دوم به ما وعده داده شد که کریسمس سر و سامان بگیریم اما در قرنطینه سوم شایعه پراکنان شوم، لژیون هستند. چرا همه مردم این امر نا خوشایند را پذیرفته اند؟ چرا بعضی از مردم از پیشگویی غرق در لذت می شوند به عنوان مثال اینکه  واکسن های فعلی و یا آینده در مقابل نوع های مختلف این ویروس موثر نخواهند بود و ما را در خانه هایمان محدود می کنند و فقط در صورت مرگ از خانه خارج می شویم؟ این  اظهارات که تا حد زیادی بی اساس هستند و درباره اینکه این بیماری همه گیر هرگز از بین نمی رود از کجا آمده است؟

از یک منظر خاص قابل درک است، بدبینی شیرین تر از خوش بینی است. رسانه های اجتماعی این کار را تسهیل می کنند: همه می خواهند ابتدا به موضوعی صحیح برسند و شما می توانید ببینید که چرا مردم فکر می کنند«تقدیر» موضع خوبی برای انتخاب است. امیدوارم اوضاع بهبود پیدا کند و ما را خیلی از جامعه واقعی دور نکرده باشد. تقدیرگرایی از این نوع می تواند خود بزرگ بینی باشد. این باعث می شود شما را همچون یک حکیم دانا که همه چیز می فهمد و وظیفه بزرگش این است که آنهایی را که کمتر خردمند و حکیم هستند، مطلع کند احساس کنند.  به همین دلیل بدبین بودن آسان تر و کمتر شرم آور است.

من فکر می کنم ما نمی خواهیم مردم بیش از حد نسبت به ویروس کرونا امیدوار باشند و در نتیجه سهل انگاری، خطرهایی کنند. بدیهی است که بین خوش بینی کورکورانه و فرو رفتن در غم انگیزترین پیش بینی ها تعادل وجود دارد. این را نمی گویم که مردم باید هرزنامه نویسی در واتس اپ با هشتگ زندگی کن بخند عشق بورز را شروع کنند و هر روزشان را با تشکر از خورشید آغاز کنند. اما این گونه هم فکر نمی کنم که بهترین امیدی که می توانیم داشته باشیم پذیرفتن عقاید رهبران راهپیمایی بی عیب و نقص ما به سمت قبر است. همچنین هم فکر نمی کنم که تشویق افراد دیگر به این گونه عمل کردن مثمر ثمر باشد.

کنار آمدن با شرایط فعلی با خیال پردازی درمورد اینکه«اوضاع به حالت عادی برگشته می شود» برای هیچ کس ضرری ندارد. شاید ثابت شود که این امیدها ساده لوحانه بوده اند. اما اگر این طور باشد چه می شود؟ امید برای ما خوب است. این سلامت روحی و حتی جسمی ما را پشتیبانی می کند. مطالعات در سراسر جهان نشان می دهد که اضطراب، افسردگی و ناامیدی عمومی در حال افزایش است و ما برای دانستن این موضوع نیازی به تحقیق نداریم. همه در مورد احساس بدشان صحبت می کنند. دوستانم احساس بدی دارند، خانواده ام احساس بدی دارند، مردم در اخبار و شبکه های اجتماعی احساس بدی دارند. آنچه من انجام نداده ام این است که به یکی از این  افراد بگویم، سلام، آیا تو سعی کردی در این مورد احساس بدتری داشته باشی؟

یک نکته پیش می آید، وقتی منفی بافی آزار دهنده نیست، غیرمسئولانه است. هر یک از ما مسئولیت فردی داریم که خود و دیگران را ایمن نگه داریم. اگر قواعد را موقتی بدانیم، بسیار آسان تر است. همانطور که ربکا سلنیت، می گوید:«امید داشتن این است که خود را به آینده بسپارید و این تعهد به آینده چیزی است که اکنون را قابل سکونت می کند.»

فکر کردن در مورد آینده به عنوان یک کار در حال انجام، بیشتر از اینکه به عنوان یک تحقق عملی باشد، مثمر ثمر است. بحران آب و هوا را در نظر بگیرید. منفی بافان ناامید بسیار زیاد هستند افرادی مانند «جاناتان فرانتسن» و «روی اسکرانتون» اعلام می کنند که آینده به طرز غیرقابل جبرانی تاریک به نظر می رسد و ما احتمالاً باید فقط تسلیم شویم و یاد بگیریم که چگونه خوب بمیریم. همانند بحران آب و هوایی، اقدامات فردی برای مقابله با بیماری همه گیر بسیار کمتر از سیاست بالا به پایین حائز اهمیت است، اما بی معنی نیست. به طور واضح، هیچ کس دقیقاً نمی داند چه اتفاقی خواهد افتاد اما این نکته است. همانطور که«کاتریونا مک کینون»نظریه پرداز سیاسی می گوید، مفهموم امید عدم اطمینان بنیادی است.

برخلاف شرایط اضطراری آب و هوایی، ما دلایل موجهی داریم که باور داشته باشم که این بحران کنونی، حتی فقط بر اساس سابقه تاریخی و نه اخبار مرتبط با تاثیر واکسن و توانایی موجود ما در تولید واکسن برای مقابله با ویروس جهش یافته، همانند آنچه که در رابطه با آنفولانزا انجام می دهیم به پایان خواهد رسید. بیماری های همه گیر تمام می شوند.

برای کلام آخر به شعر«کیم آدونزیو» که برای زنی که بدون کنترل گریه می کند، سروده  شده، اشاره می کنم:

گوش کن/ دوستت دارم/ شادی در راه است

آنچه اخیراً برخی از مردم گفته اند، روزهای بهتری در انتظار هستند. شادی در راه است.

 

ترجمه: گلناز سادات غفاری