روزبه علمداری

فراموش نکنیم که الگوی امام نه «حکومت» اسلامی، نه «امارت» اسلامی، بلکه «جمهوری اسلامی» است که ترکیبی بدیع و بی سابقه در دنیای امروز بود.

 

 

روزبه علمداری نوشت: اخیرا جناب آقای سعدالله زارعی در سرمقاله روزنامه کیهان به تحلیل وضع افغانستان پرداخته و در خلال آن نوشته است: «…در طول دو دهه گذشته، طالبان برای جلب نظر ایران به فراخوان حضرت امام خمینی مبنی بر حرکت مسلمان‌ها به سمت تشکیل حکومت‌های مستقل از قدرت‌های سلطه‌طلب خارجی و نیز مقابله با مفسدین داخلی استناد کرده است».

جمهوری اسلامی ایران طبیعتا بر حسب منافع ملی کشور و در جهت حفظ دماء مردم افغانستان و خصوصا شیعیان-که می توانند تحت حکومت طالبان تحت خطرهای جدی قرار گیرند-، می تواند سیاست های مدبرانه ای را اتخاذ کند و جلو وارد شدن خسارت به ایران عزیز و مردم داخل افغانستان را بگیرد، اما بدون شک سخنانی از جنس آنچه که جناب آقای زارعی در مقام یک تحلیلگر-و نه یک سیاستگذار-گفته اند می تواند منشاء یا خدای نکرده، «نشانه» ی یک انحراف باشد.

انحرافی که بر اساس آن، جنبه ی ضدآمریکایی بودن طالبان-که آن نیز به طور مبنایی قطعی نبوده و محل بحث است-چنان در ذهن برخی جریانات متنفّذ پررنگ شود که به تعبیر حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی آنان را «ذوق زده» کرده و «بی توجهی آنان به آزادی های فردی» نادیده گرفته شود.

گویی برای کیهان آمریکاستیزی آنقدر مهم است که بی توجهی طالبان به حاکمیت رأی مردم، رعایت حقوق اجتماعی و فردی زنان، تشکیل حکومت فراگیر(که مطالبه جمهوری اسلامی هم هست) و… یک امر فرعی و چه بسا بی اهمیت و قابل چشم پوشی است و در نوشته جات تنها اساسا مورد اشاره قرار نمی گیرد!

البته در این نوشته «مبارزه با مفسدین داخلی» نیز به عنوان دیگر مولفه ی حکومت مدنظر امام عنوان شده که براساس سخن نویسنده، طالبان بدان استناد می کند. در این باره نیز باید گفت، اگر منظور از این سخن «مبارزه با فساد اقتصادی» بوده و اشاره آن به رفتارهای بی حساب و کتاب طالبان به نام اسلام است که باید بر خدا پناه برد! خوب است نویسنده محترم نگاهی به منشورها و فرامین امام خمینی به دستگاه قضایی در خصوص آداب رفتار با مجرمین و متخلفین بیندازند.

ای کاش در کنار این موضوعات، به عنوان مثال اشاره ای هم به رفتارهای غلط طالبان همچون منع زنان از حضور در محل کار و یا پرده کشیدن میان دختر و پسران دانشجو که در اول انقلاب با مخالفت جدی امام راحل و دستور ایشان به حضرت آیت الله خامنه ای برای اعلام این مخالفت در تریبون نماز جمعه منجر شد هم اشاره ای صورت می گرفت.

فراموش نکنیم که الگوی امام نه «حکومت» اسلامی، نه «امارت» اسلامی، بلکه «جمهوری اسلامی» است که ترکیبی بدیع و بی سابقه در دنیای امروز بود. ابزار مهم قدرت نرم جمهوری اسلامی و رمز نفوذ آن در دل های مردم منطقه نیز همین ترکیب دین و مردمسالاری بود که که شمّه ای از آن را می توان در پایه گذاری حزب الله لبنان در اوایل انقلاب اسلامی دید که امروز تبدیل به درختی تنومند و قدرتی عظیم مقابل رژیم صهیونیستی شده و تا امروز بحران ها را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته است.

در پایان این بحث بسیار به جاست که روایت حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی از ملاقات جمعی از طرفداران خلافت اسلامی و سران بعدی طالبان و القاعده با امام خمینی و پاسخ ایشان به آنان را مرور کنیم؛ ماجرایی که همواره باید تعیین کننده ی ارکان هویتی و راهبرد های کلان جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور باشد و بماند.

وی در سال ۱۳۸۷ در دانشگاه تهران گفت: «زمانی که امام در پاریس حضور داشتند و مسأله جمهوری اسلامی را مطرح کردند گروه‌های اسلامی غیردینی با بنده برای دیدار با امام تماس گرفتند. البته این افراد بعد از مدتی ضد جمهوری اسلامی، امام و انقلاب اسلامی شدند، اما آن روز آن‌ها اظهار ارادت و علاقه به امام و جمهوری اسلامی می کردند. برخی از آن‌ها خواستار دیدار با امام شدند.

بنده به همین دلیل به حاج احمد‌آقا گفتم که این‌ها قصد دیدار با امام را دارند. البته این افراد همان کسانی هستند که از دل آن‌ها القاعده و طالبان درآمد.

آن‌ها در آن دیدار به امام اعتراض کردند که جمهوری اسلامی یک بدعت است و در اسلام چیزی به نام جمهوری اسلامی وجود ندارد. بنابراین، اگر به نام خلیفه مسلمین در صحنه حاضر شوید با شما بیعت و همه امکانات را در اختیارتان قرار میدهیم. امام در واکنش به این سخنان با عصبانیت فرمودند که بنده هیچ احتیاجی به امکانات شما ندارم».

 

منبع: جماران