دیپلماتهای روسیه بهتر بود در زمان تصویب قطعنامههای شورای امنیت در طول هشت سال ریاست جمهوری آقای احمدینژاد، به این قطعنامههای رأی منفی میدادند.
مهدی ذاکریان نوشت: اظهارنظر برخی ازمقامات کشور پس ازصدور قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی تکرارهمان اظهاراتی است که پیش ازاین از سوی احمدینژاد درمقام رئیس جمهورشاهد بودیم ونتیجه این شدکه پرونده ایران ازشورای حکام وارد شورای امنیت شدو وقتی قطعنامه نخست درشورای امنیت صادرشد، باز هم احمدینژاد جدی نگرفت.
قطعنامههای بعدی که پشت سرهم صادرشد، جملهای را به این مفهوم که هرچقدر پشت سرهم قطعنامه صادرکنید، تأثیری ندارد،باعبارتی که در شان یک رئیس جمهورنبودبیان کرد. امانتیجهای که اظهارات ایشان داشت این بودکه اقتصاد، پیشرفت وعزت ایران ومردم ایران بسیارآسیب دیدو جملاتی که اکنون بعضی مسئولان به کار میبرند،همان نتیجه را خواهد داشت. اینها جملاتی نیست که مشکلات ایران راحل کند. دنیا ممکن است که دنیای زور وقلدری باشداما کشورهایی هم که زوردارندوقلدرتر ازدیگران هستند،تلاش میکنند باپوشش حقوقی،باظاهر منطقی وبا ادبیات دنیا پسندبا دنیاصحبت کنند، نه با ادبیات عامهپسند یا ادبیات نامناسب در جامعه جهانی حرف بزنندوکشورخودشان را منزوی کنند وملت خودشان را فقیرتر.
عدهای که در همین ایام اخیر جریان سازیهایی مانند هشتگ #زبان_دنیا و ادعای توانایی حل مسائل دیپلماتیک کردند، امروز همه قدرت را در اختیار دارند. اما از زمانی که این دولت جدید با این ادعا که دنیا را بهتر میشناسد و زبان دنیا را بهتر میفهمد و میداند چگونه برای عزت و پیشرفت کشور اقدام کند، روی کارآمدهاست، باعث شده سفره مردم کوچکترشده وحتی سفره هم جمع شود و فقر مطلق در جامعه گستردهتر شود. این افراد باید پاسخ دهند که چه کسی امروز مردم را فقیرتر میکند؟ اندک نانی هم که در سفره بود امروز برداشتهمیشود و وضعیت نامناسبی پدید آوردهاند.
بدتر اینجاست که همین افراد که امروز قدرت را در اختیار دارند، ادعا میکنند که مقصران وضعیت کنونی، گذشتگان هستند، در حالی که آن موقع دلار۲۴۰۰۰ تومان بود و حالا ۳۲۰۰۰تومان است، این یعنی تورم بیشتر و عقبماندگی بیشتر، موقعیت کشور هم در منطقه و دنیا عزتمندانهتر نشده است. تصویب همین قطعنامه در شورای حکام بعد از سالیان، نشان از فروتر شدن عزت و موقعیت کشور در جهان است. بنابراین شعار باعمل خیلی فرق دارد.
متأسفانه در پرونده هستهای شاهد اقداماتی هستیم که جایگاه کشور را بسیار تنزل داده است. برای مثال تکیه بر افرادی همچون میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در دفاتر سازمان ملل در وین، اقدامی غیرموجه است. این دیپلمات روس در پی تصویب قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مدعی شدهاست که نمایندگان بیش از نیمی از جمعیت جهان ازاین قطعنامه حمایت نکردهاند. اولیانوف، متخصص حیله و فریبکاری است. درگذشته هم از اقدامهای ایشان انتقاد شده بود که چه کاره مردم ایران است که در مورد ایران با آمریکایی ها مذاکره میکند. آن زمان در مسائل ایران دخالت میکرد و حرف میزد، الان هم از تکنیک فریب مردم ایران استفاده می کند.
آن چیزی که در جامعه جهانی به آن توجه میشود، قطعنامه شورای حکام است، نه جمعیت جهان. کسی نمیگوید که نصف جمعیت جهان به قطعنامه رأی ممتنع دادهاست یانه، آنچه که واضح است اینست که قطعنامهای علیه ملت و کشور ایران به تصویب رسیدهاست.
این حقیقتی است که آقای اولیانوف میخواهد با فریب پنهان بکند با این هدف که وقتی وضعیت ایران را در بدترین شرایط قرار داد، بالاترین امتیاز را ازطرف آمریکا برای خودش و بالاترین بهره را از ایران برای کشور خودش بدست بیاورد. نه اولیانوف و نه هیچ دیپلمات خارجی دیگری دلسوز مردم ایران نیست بلکه دلسوز جیب و منفعت کشورهای خودشان هستند.
بنابراین به صحبت های مکارانه و سیاسانه آقای اولیانوف باید با دیده بسیار حساس و نگران نگاه کرد، نه اینکه به این صحبتها اتکا کرد. پیشینه روسها در مقابل ملت ایران، روشن است، مردم ایران خوب میدانند که دشمنان عمیق و فریبکارشان چه کسانی هستند.
دیپلماتهای روسیه بهتر بود در زمان تصویب قطعنامههای شورای امنیت در طول هشت سال ریاست جمهوری آقای احمدینژاد، به این قطعنامههای رأی منفی میدادند. این قطعنامههای ضدایرانی نه در دوران ریاست جمهوری سیدخاتمی و نه در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، بلکه در دوران احمدینژاد که همچون دولت کنونی مدعی دوستی روسیه بود، تصویب شد.
در دوران دولت نهم و دهم و حالا در دولت سیزدهم، مدعی هستند که غرب به تنهایی ایران را تحت فشار قرار میدهد، پس چرا در آن روزگار روسیه و چین به قطعنامههای شورای امنیت رأی مثبت دادند و این قطعنامهها را برای ایران به ارمغان آوردند؟ در آینده هم همین اقدامها تکرار خواهد شد. بهتر است که مدیران و دولتمردان کنونی به مردم ایران تکیه کنند تا به امثال اولیانوف، برای مدیران ایران عیب است که به بیگانه اتکا کنند، چه غرب باشد و چه شرق؛ حاکمان موفق حاکمانی هستند که به مردمان خودشان تکیه بکنند.
منبع: جمهوریت