اختصاصی صبح ما؛

ترامپ اتفاقی نبود و آمریکایی که او را به وجود آورد هنوز با ماست. اشتباه است که به رای نیاوردن و برکناری ترامپ به عنوان یک انزوا نگاه کنیم. او محصول مجموعه ای از نیروهای مختلف در سیاست و فرهنگ ایالات متحده است.

 

به گزارش گروه بین الملل صبح ما، مایکل گلدفرب، نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی مستقر در لندن در یادداشتی نوشت: دونالد ترامپ دیگر رئیس جمهور آمریکا نیست. اما ناهنجاری های ترامپ تمام شده یا هنوز وجود دارد؟ به خاطر میزان تاثیرات عجیب و غریب و بیش از اندازه این مرد است که کارشناسان در حال حاضر از «ترامپیسم» صحبت می کنند.
چپ گراهای لیبرال بازگشت او را پیش بینی می کنند همانطور که علاقه مندان به فیلم«برایان دی پالما» انتظار دارند، دست کری از گور بیرون بیاید، ترامپ می آید تا آنها را به تاریکی بکشاند. رادیکال های راستگرای محافظه کار، از ترامپیسم صحبت می کنند زیرا او فردی بود که به ائتلاف نابرابر آنان به گونه ای که هیچ شخص دیگری نتوانسته بود، قوت بخشیده بود. من ترجیح می دهم از کلمه سیاستمدار به جای شخص]ترامپ[ استفاده کنم، اما ترامپ یک سیاستمدار با تجربه نیست. او یک«رهبر» است، کسی که مردم خواسته هایشان را به او نشان می دهند.
دوره ریاست جمهوری ترامپ محصول نهایی دو رشته زندگی آمریکایی بود که پس از یک ربع قرن توسعه به هم تنیده شده اند. اول اینکه حزب جمهوری خواه از یک انسداد منافع مختلف به یک جناح رادیکال با یک ایده واحد دوباره ساخته شد. قدرت مطلق و تبدیل آمریکا به یک کشور تک حزبی که توسط اشخاصی که متخصص کاهش مالیات برای افراد ثروتمند هستند و دادگاه های فدرال با قاضی هایی که مبارزات حقوقی را بر می گردانند.
«نوت گینگریچ» سخنگو سابق مجلس، این روند را بیش از یک ربع قرن پیش آغاز کرد. وی اولین جمهوری خواه برجسته ای بود که دونالد ترامپ را به عنوان شخصی که می توانست رویاهای حزب مدرن را برآورده کند، می دید. بعدها در سال 2018 گینگریچ نوشت: آمریکای ترامپ و جامعه پساآمریکایی که ائتلاف ضد ترامپ نماینده آن است، توانایی همزیستی ندارند. یکی به راحتی دیگری را شکست خواهد داد. دیگر جایی برای سازش نیست. ترامپ از روز اول این موضوع را کاملاً درک کرده است.
تصور کنید ترامپ برای ریاست جمهوری نامزد نشده است و مارکو روبیو یا تد کروز و یا حتی جب بوش رئیس جمهور شده اند. آیا آن سه نفر می توانستند دستورالعمل متفاوت دیگری را دنبال کنند؟ کاهش مالیات به نفع ثروتمندان حزب، تعیین سه قاضی جناح راست دادگاه عالی، محدود کردن مهاجرت، حذف مقررات زیست محیطی و… . هر سه آنان این‌ها را به تصویب می رساندند. همچنین حداقل در لفظ یک عقبگرد از چین در حوزه تجارت وجود داشته و همه آن سه نفر در مسئله ناسیونالیسم و نژادپرستی که از سال 2008 به این سو دوباره اوج گرفته است همین نقش را بازی می کردند.
اما کاری که هیچ یک از آنها نمی توانستند انجام دهند تخریب هنجارها و آداب و رسوم حکمرانی است. دلیل اینکه ترامپ هر سه نفر را برای کسب نامزدی جمهوری خواهان از بین برد، کاریزمای یک مجری بود. آنچه كه گینگریچ در او دید همان چیزی است كه نیمی از كشور در او دیدند: یک شخص با اعتماد به نفس که هیچ کاری نکرد اما فراتر از احتیاطات بدیعی سیاست حرکت کرده بود. او برای بسیاری از رای دهندگان از کروز، روبیو و دیگران آشناتر بود البته با نامش که در کازینوها و قمارخانه ها و البته فاکس نیوز معروف شده بود.
رسانه دومین جریانی بود که به ریاست جمهوری ترامپ کمک کرد. مدتهاست که«سیلو» شدن جامعه آمریکا مورد توجه قرار گرفته است. مردم غیر قابل درکی که بعد از بیش از یک ربع قرن با حضور در چنین محیط های مختلف رسانه ای، ضد ترامپ شده بودند. همان افرادی که گینگریچ را به عنوان ستیزه جوی، راش لیمبو را به عنوان یک دلقک بدنام و فاکس نیوز را چیزی می دیدند که فقط عموی دیوانه شما آن را تماشا می کند، اما نمی توانند درک کنند که بسیاری از همشهریان جهان بینی آنها را پذیرفته اند.
برای کمی بیش از نیمی از مردم آمریکا شوکی بزرگ است و هرگز فراموش نخواهد شد، شخصیتی مانند ترامپ، به عنوان اولین نامزد جمهوری خواهان علی رغم اینکه هیلاری کلینتون 3 میلیون رأی بیشتر از وی در انتخایات 2016 کسب کرده بود اما به لطف الکترال کالج، پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری را جشن گرفت.
این امر توسط رسانه های اجتماعی به ویژه توییتر تعمیق یافت. توییت های ترامپ تبدیل به اصلی ترین راه برقراری ارتباط شد. کسانی که مخالف او بودند در آن بستر برای او می نوشتند. ماه گذشته، مرکز تحقیقات پیو تحلیلی از توئیتر منتشر کرد که نشان می دهد: از ماه نوامبر فقط 10٪ از کاربران 92٪ از کل توییت های بزرگسالان از ایالات متحده را تولید کرده اند و 69٪ از این کاربران بسیار فعال دموکرات ها یا مستقل های متمایل به دموکرات بوده اند.
استنباط این است که ترامپ چیزی دیوانه وار را توئیت می کند و میلیون ها ضد ترامپ آن را بازتوییت می کنند و پیام او مانند کسی که ماسک ندارد و کووید-19 را پخش می کند، انتشار می شود. اما توییت های ضد ترامپ به اندازه فاکس نیوز یا لیمبو از واقعیت فاصله دارد. تعطیلی فاجعه بار دو هزار روزنامه محلی در سال های اخیر در آمریکا، منبع مهم دانش و آگاهی آمریكایی ها در مورد كشوری گسترده و پیچیده كه در آن زندگی می كنند را مسدود کرده است.
توییتر این اخبار و مقالات را به عنوان منبع اطلاعات جایگزین کرده است اما این روزنامه نگاری نیست. توئیتر تصویری گمراه کننده از آنچه در جریان است، ایجاد می کند. من یک روز قبل از رای گیری به یک تجمع ترامپ در اسکرانتون، پنسیلوانیا رفتم. برداشتی که از طریق توئیتر برای خودم به وجود آورده بودم با واقعیت یکی نبود. اکثر مردم ماسک زده بودند، اکثراً طبقه متوسط بودند و صریحاً ظاهر طبیعی داشتند. رفتار جنون آمیز؟ چیزی نبود که من دیدم. آسان است افرادی را که فکر می کنید سبک مغز هستند حذف کنید اما ترسناک است وقتی می فهمید آنان، افرادی که شما می پنداشتید نیستند.
در پایان، ترامپی که برای اکثریت آمریکایی ها خسته کننده بود. جو بایدن، که در دو تلاش قبلی خود برای بدست آوردن نامزدی دموکراتها به سختی شکست خورده بود، در سن 78 سالگی، مرد مناسب در مکان مناسب و در زمان مناسب قرار گرفت.
همه گیری ویروس کرونا، مردم را تحت تأثیر قرار می دهد و عملکرد ترامپ بسیار کمرنگ می شود. مردم می خواهند کمی آرام شوند. بایدن اگر تسکین دهنده نباشد چیز دیگری نیست. او اساساً در اولین مناظره برنده انتخابات شد وقتی که با صدای ناراحتی به ترامپ گفت:«خفه شو، مرد. این اصلا درخور ریاست جمهور نیست.» او به نمایندگی از اکثریت آمریکایی ها صحبت کرد.
ترامپ برای مدت طولانی بر ضمیر ناخودآگاه آمریکا سنگینی خواهد کرد. برای بسیاری این چهار سال گذشته آسیب روانی بسیار جدی خواهد بود. آنها دائماً از تجدید حیات ترامپیسم خواهند ترسید و این چیز بدی نیست. امیدوارم که آنها از خندیدن با افرادی که جهان بینی آنها توسط فاکس نیوز شکل گرفته است، دست بکشند و سرانجام ماهیت مبارزه ای را که در آن قرار دارند، درک کنند. جمهوری خواهان، تا زمانی که ترامپ به شک در نتایج انتخابات پایان دهد، کینه دیگری خواهند داشت که هرگز از بین نخواهد رفت.
قدرت ترامپ، خواه او را به عنوان رهبر یا شیطان ببینید، این است که او به خود شکلی انسانی داده است و این روند پس از رفتن وی هم ادامه خواهد داشت: آمریکا به طور خطرناکی دو قطبی شده است، بدون این که جامعه بزودی روی زخم های خود را ببندد.

ترجمه: گلناز سادات غفاری