در گفت و گو با صبح ما؛

فعال شاخص اصلاح طلبان گفت: امروز به جای فکر کردن به این موضوع که چه کنند اگر انتخابات حداکثری شد طرفین به نتیجه رضایت دهند، عکس آن را نتیجه می گیرند که اساسا ملت ظرفیت ندارد.

 

سید مصطفی تاجزاده در گفت و گو با صبح ما در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت جمهوریت در دهه پنجم انقلاب اسلامی گفت: متاسفانه ما از ابتدای پیروزی انقلاب کارنامه روشنی در دفاع از منتقدین و مخالفین خود نداشته ایم. نه تنها ما بلکه تقریبا هیچ نیرویی در ایران آزادی را به معنای «آزادی مخالف» درک نمی کرد. حداکثر آزادی از نظر عموم نیروهای سیاسی در دوره انقلاب و در عصر جنگ سرد و نظام دوقطبی و جاذبه ایدئولوژیک مارکسیسم آن بود که اکثریت بتواند منویات خود را محقق کند؛ ولو این کار به زور و با سرکوب اقلیت صورت گیرد.

او افزود: البته مارکسیست ها به صراحت ایده حکومت پرولتاریا را که در واقع همان دیکتاتوری اکثریت است، تئوریزه می کردند و معتقد به این بودند که سرمایه داران و حامیان آنها به دلایل مختلف هیچ گونه حقی برای فعالیت سیاسی چه در جامعه مدنی و چه در عرصه انتخابات و قدرت ندارند. بنابراین ما آزادی را «آزادی اکثریت» تعریف می کردیم و از این منظر دهه اول انقلاب کاملا قابل دفاع است. اگرچه متاسفانه در همان دهه حقوق اقلیت به طرق مختلف نقض می شد.

این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: اما متاسفانه با تفسیر نابه جایی که از نظارت شورای نگهبان صورت گرفت و نامش نظارت استصوابی گذاشته شد، ما به تدریج به سمت فاصله گرفتن از جمهور مردم رفتیم و جمهوری اسلامی از اکثریت فاصله گرفت تا آنجا که مجلس یازدهمش به «مجلس اقلیت» تبدیل شد و این فاجعه بزرگی است.

فعال سیاسی شاخص اصلاح طلبان گفت: ما در دهه های سوم و چهارم از منظر حقوق شهروندی تفاوت ماهوی ای با دهه اول نمی بینیم اما از نظر اتکا به مردم به تدریج به سمت متکی شدن به اقلیت پیش رفتیم و به همین دلیل در دهه اول انقلاب نه از نظارت استصوابی خبری بود و نه از دخالت نظامیان در انتخابات و مهندسی آن و نه برای جبران کمبود مشروعیت داخلی به جنگ های نیابتی پرداختیم و از عمق استراتژیک ایران ورای مرزهایش سخن گفتیم. متاسفانه باید بگویم که از جلب رضایت ملت که عمق واقعی استراتژیک یک نظام جمهوری است، غافل شدیم.

تاجزاده در پاسخ به این پرسش که جمهوریت در دهه های بعد از دهه اول چه وضعیتی پیدا کرده، گفت: همچنان که در پاسخ پرسش اول توضیح دادم واقعیت آن است که جمهوریت نظام در زمان آیت الله خمینی تحقق یافته بود؛ اگرچه آزادی های اقلیت نقض می شد و آزادی های منتقدین و مخالفین اکثریت نیز رعایت نمی شد. اما پس از ایشان به تدریج شاهد این هستیم که اساسا جمهوریت نظام زیر سوال رفته است. به گونه ای که در این اواخر خبرگزاری سپاه رسما می نویسد که عده ای از مسئولان و دلسوزان نظام به دنبال انتخابات حداقلی هستند تا نتیجه آن تضمین شده باشد.

او بیان کرد: این سخن هیچ معنایی ندارد جز پایان جمهوریت و اعلام اینکه جمهوری اسلامی با اتکا به اقلیت به حیات خود ادامه می دهد و از اکثریت مردم فاصله گرفته و از رای آنها در هراس است. صریح بگویم سخن آقای کدخدایی در این باره که اگر انتخابات آزاد باشد مردم به یک قاتل رای می دهند سخن دولت پنهان و حزب پادگانی است، اگر چه موقتا آن را بیان نمی دارند.

تاجزاده در ادامه اظهار داشت: آنها دلایل متعددی ارائه می کنند که انتخابات نباید آزاد باشد زیرا اگر آزاد باشد مردم اشتباهی رای می دهند. به باور آنها مردم تنها در یک جا اشتباه می کنند و آن انتخابات است. نه در مواردی که حکومت نیاز دارد یا به لحاظ سنتی به تثبیت جایگاهش می انجامد. بنابراین در هیچ دوره ای به اندازه امروز جمهوریت نظام چه به لحاظ نظری و چه عملی توسط کسانی که خود را پرچمدار این نظام و انقلاب می دانند زیر سوال نرفته است.

این فعال با سابقه سیاسی گفت: اخیرا دیدم برخی این حرف را می زنند که ملت ما ظرفیت انتخابات حداکثری را ندارد و در صورت اینکه ۴۰ میلیون در انتخابات شرکت کنند نتیجه اش درگیری های خونین پس از انتخابات می شود. آنها نتیجه گرفته اند که به سمت انتخابات حداقلی پیش روند. حال آنکه اگر اشتباهات حکومت در سال۸۸ نبود به راحتی می توانستند با اعتراضات مردم مواجه شوند و به سمت راه حلی که مرضی الطرفین است پیش روند.

وی در پایان گفت: امروز به جای فکر کردن به این موضوع که چه کنند اگر انتخابات حداکثری شد طرفین به نتیجه رضایت دهند، عکس آن را نتیجه می گیرند که اساسا ملت ظرفیت ندارد. به صراحت می گویم مردم ما کاملا ظرفیت چنین انتخاباتی را دارد اما نظام سیاسی با رفتار جناحی و ناعادلانه و نابرابر خود بخش عظیمی از مردم را به نارضایتی و عصیان وا می دارد. یک نمونه آن این است که برای اینکه انتخابات مورد پذیرش جناح های مختلف قرار گیرد، مجریان و ناظرانش باید از همه جناح ها و گرایش ها باشند و بی طرفانه عمل کنند؛ کاری که متاسفانه عکس آن در شرف وقوع است.