اختصاصی؛

خوشبختانه افرادی نظیر وکیلی علیرغم اینکه توانستند با شیرین زبانی خود را جزو عصاره فضائل شورای نگهبان قرار دهند و بار دیگر به عنوان کاندیدای مجلس یازدهم حاضر شوند، اما نه مورد اعتماد جریان قدرت قرار گرفتند و نه مردم اقبالی دوباره به آنها نشان دادند.

 

به گزارش صبح ما، حضور فرصت طلبان در جریانات سیاسی درون کشور همواره یکی از معضلات اصلی جامعه بوده و هست. به نحوی که اغلب مردم نسبت به سوءاستفاده های این افراد در مناصب مختلف معترضند. اما این معضل زمانی به اوج خود می رسد که کسانی از طریق رای مردم و حمایت یک جریان سیاسی شناسنامه دار، به مقامی دست یابند اما به جای عمل به قول ها و وعده هایی که به جامعه داده اند به کاسبی و سوءاستفاده مشغول شوند.

در این میان، محمدعلی وکیلی نماینده مجلس دهم یکی از کسانی است که با استفاده از رای مردم و حمایت جریان اصلاح طلبی بر کرسی نمایندگی تکیه زد، اما از ابتدای دوره نمایندگی خود و حتی پس از آن در مصاحبه های پی در پی با رسانه های خاص، به سرزنش اصلاحات و سبد رای دهندگان به خود پرداخت. حرف هایی که تصویری روشن از ماهیت اصلی اش را به نمایش کشید. او که به کمک جریان اصلاح طلب به عنوان فردی مطمئن به شهروندان معرفی شد و از همین طریق هم توانست رای بالاتری از افراد شناخته شده جناح رقیب نظیر حداد عادل و… به دست آورد، به دلیل بی اعتنایی به مطالبات مردم و دهن کجی به جریان حامی خود، تبدیل به کسی شد که با اظهاراتی مشوش و شخصیتی مذبذب دیگر مورد اطمینان هیچ جریان سیاسی کشور و مردم نیست.

وکیلی در ماه های اخیر با به زبان آوردن اظهاراتی مسبوق به سابقه نشان داد که هیچ نسبتی با جریان اصلاحات ندارد. فرصت طلبی امثال او در ایام انتخابات نیز موجب فاصله گرفتن اعضای ستادهایشان و حتی پشیمانی بسیاری از رای دهندگان از اعتماد به افرادی چون آنها شد. امروز با اینکه چنین افرادی در تلاشند تا با بیان برخی حرف ها خود را به صاحبان قدرت نزدیک کرده و از خود فردی پشیمان، منطقی و مطیع به نمایش بگذارند، ولی باید گفت که در این مسیر هم توفیق چندانی نخواهند داشت، چرا که انحصارطلبان با استفاده ابزاری و مقطعی خودشان، آنها را پس از مدتی به آرشیو نیروهای سیاسی تاریخ گذشته منتقل خواهند کرد.

امثال گندم نماهای جوفروشی نظیر وکیلی باعث شدند تا بخش وسیعی از مطالبات به حق مردم از جریان اصلاحات، محقق نشده باقی بماند. جریان اصلاحات نیز باید بپذیرد که قارچ های روئیده در این جریان ناشی از اشتباهات استراتژیک و تصمیمات نادرستی بوده که گرفته شده است. هرچند بروز و ظهور اپورتونیست ها در اصلاحات و متعاقبش در لیست های انتخاباتی دلیل مهم دیگری هم دارد و آن نظارت استصوابی شورای نگهبان است. در واقع به این دلیل که فرصت از اصلاح طلبان واقعی برای حضور در عرصه رقابت گرفته می شود، این جریان ناچار است در بزنگاه هایی به برخی ریاکاران اصلاح طلب نما اعتماد کند.

البته فراموش نشود که در همان مجلس دهم، چهره های ناشناخته دیگری بودند که به رای مردم و جریان اصلاح طلبی پشت پا نزده و تا آخرین روز حضورشان در پارلمان، به وظیفه نمایندگی و اصالت اصلاح طلبی خود پایبند ماندند. با اینکه امروز صدای رانت جویان و قدرت طلبان روی برگردانده از مردم و اصلاحات بلندتر از همیشه در رسانه های جریان قدرت به گوش می رسد و وکیلی و امثال او در مصاحبه های خود مدام بر این نکته تاکید می کنند که به زعم خود دوران جذر اصلاح طلبی و مد اصولگرایی فرا رسیده است، اما به نظر می رسد که علت استفاده مکرر از این افراد در رسانه ها، به منظور توجیه دخالت های بی ضابطه نظامیان در عرصه سیاست، القاء رویگردانی مردم از جریان اصلاحات و همچنین ناامید کردن بخشی از اصلاح طلبان از ادامه مسیر صلح و اصلاح در جامعه باشد.

خوشبختانه افرادی نظیر وکیلی علیرغم اینکه توانستند با شیرین زبانی خود را جزو عصاره فضائل شورای نگهبان قرار دهند و بار دیگر به عنوان کاندیدای مجلس یازدهم حاضر شوند، اما نه مورد اعتماد جریان قدرت قرار گرفتند و نه مردم اقبالی دوباره به آنها نشان دادند. شایسته است در آینده نیز ماهیت واقعی آنها در مصاحبه های مختلف بهتر به تصویر کشیده شود و جریان اصلاحات هم در تصمیمات خود دقیق تر از گذشته عمل کند تا اگر شورای نگهبان بر همان سیاق گذشته اقدام به ردصلاحیت شایستگان کرد، فرصت طلبان نیز از حمایت های این جریان محروم بمانند.