امام‌ خمینی از تبدیل شدن جمهوری اسلامی به حکومت طاغوتی نگران بوده و آن را یکی از آسیب‏های عمده انقلاب برشمرده‏‌اند: «طاغوت برای خاطر این که پسر کِی بود و نوه کِی بود که نبود، برای اعمالش بود، اگر اعمال ما هم یک اعمال طاغوتی باشد، برای خود باشد، نه برای ملت، دعوا بکنیم سر خودمان، نه برای مصالح ملت، این همان طاغوت است…»

 

از دیدگاه امام‌ خمینی، هر حکومتی که مشی اسلامی را در همه زمینه ‏ها مراعات نکند و محتوای آن اسلامی نباشد طاغوت است.

امام مفهوم طاغوت را در برابر حکومت عدل اسلامی قرار داده و می‏فرمایند: «ما امیدواریم که با پیوستن به هم بتوانیم این طاغوت‏ها را تا آخر از بین ببریم و به جای آن یک حکومت عدل اسلامی که مملکت ما برای خودمان باشد و همه چیزمان به دست خودمان باشد» (همان، ۶/۱۰۱).

زیرا در نگاه ایشان، ممکن است محتوای حکومتی به ظاهر اسلامی باشد، ولی چهره‏ای که از اسلام ارائه می‏شود چنان واژگونه و دور از واقعیت باشد که دل‏های پاک و توده مردمان به آن رغبت نکنند. وارونه نشان دادن چهره اسلام یکی از آسیب‏های تهدید‌کننده نظام اسلامی است که امام درباره آن هشدار می‏دادند، زیرا کنار گذاشتن ظاهر اسلام به ویژه در نظامی با نام اسلام، در ایران ناممکن است، ولی وارونه به تن نمودن آن آسان است. وانگهی اگر اسلام وارونه به تن شود نه تنها نظام ضربه می‏بیند، که از دیدگاه امام، مکتب (اسلام) نیز متضرر می‌گردد:

 

«اگر روحانیون که در راس جامعه هستند روی موازین مقررات به طور دقیق عمل نکنند، اگر دولت به طور دقیق عمل نکند… و اعمالشان را تطبیق ندهند با اسلام، یک صورت قبیحی از اسلام در خارج منعکس می‏شود… الآن یک تکلیف بسیار بزرگی به عهده همه ماست، من یک طلبه هستم این تکلیف را دارم، آقایان [روحانیون] این تکلیف را دارند، سایر قشرها هم دارند، که کوشش کنیم وجهه اسلام را آن طور که هست نمایش بدهیم، نه آن طوری که خلفایی مثل معاویه و یزید… جلوه می‏دادند… و اسباب این می‏شد که یک وقت وجهه اسلام را در دنیا دگرگون کنند (همان، ۸/۳).

 

امام خمینی نگران بود که «اگر خدای نخواسته ما پیروز بشویم به این معنا که آن دسته‏ای از ظالمها که بودند و آن دسته‏ای از چپاولگران که بودند بیرون کردیم، لکن به جای آنها یک دسته ظلمه دیگری با یک محدودیت خاص و چپاولگری‏های دیگری با یک محدودیتی به جای او نشست، این موجب این می‏شود که مکتب ما در دنیا منعکس بشود که مکتب درستی نبوده، شکست در مکتب واقع بشود، آن شکستی که جبران نمی‏تواند بپذیرد (همان، ۸/۲۷۲).

 

از نظر ایشان: «الآن ما همه مکلفیم حالایی که جمهوری اسلامی شد ما هم اسلامی باشیم، اگر بنا شد جمهوری اسلامی باشد اما ماها دیگر اسلامی نباشیم حکومت اسلام نیست. اگر بنا شد که جمهوری اسلامی باشد پاسبان‏هایش اسلامی نباشند، خدای نخواسته دادگاه‏هایش اسلامی نباشند، وزارتخانه‏هایش اسلامی نباشند، این حکومت طاغوتی است به اسم اسلام، همان طاغوت است (همان، ۸/۴۱۷).

امام‌ خمینی از تبدیل شدن جمهوری اسلامی به حکومت طاغوتی نگران بوده و آن را یکی از آسیب‏های عمده انقلاب برشمرده‏‌اند: «طاغوت برای خاطر این که پسر کِی بود و نوه کِی بود که نبود، برای اعمالش بود، اگر اعمال ما هم یک اعمال طاغوتی باشد، برای خود باشد، نه برای ملت، دعوا بکنیم سر خودمان، نه برای مصالح ملت، این همان طاغوت است، منتها به یک صورت دیگری در آمده، اما طاغوت است. طاغوت هم مراتب دارد، یک طاغوت مثل رضاخان و محمدرضا، و یک طاغوت هم مثل کارتر و امثال آنها است، یک طاغوت هم مثل ماهاست (همان، ۱۳/۲۰۰).

 

منبع: جمهوری اسلامی