در گفت و گو با «صبح ما»؛

محمدرضا نوراللهیان گفت: وقتی در دوم خرداد کاندیدای مورد علاقه عده ای تنها ۷ میلیون رأی می‌آورد و کاندیدای جریان دیگر که مورد تمایل برخی ها نیست ۲۱ میلیون رأی می‌آورد، یعنی رسانه، اسلحه، زندان، ممیزی، روزنامه، پول و … را به دست عده ای کوتوله داده‌ایم.

 

صبح ما، زهرا معرفت: محمدرضا نوراللهیان، رئیس پیشین سازمان حوزه‌ها و مدارس علمیه خارج از کشور و مشاور میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری دهم، در گفت وگو با «صبح ما»  در خصوص میزان تحققِ آرمان‌های انقلاب اسلامی گفت: ابتدا به چند نکته اشاره می کنم و بعد پاسخ سوال شما را البته نه به صورت صریح بلکه کلی پاسخ خواهم داد. اول اینکه من به خاطر دارم شب ۲۲ بهمن، زمانی که ما رادیو بی بی سی را باز کردیم، خبرنگار گاردین اعلام کرد “در ایران پیامبر پیروز شد”، آنها مگر اعتقادی به پیامبر داشتند؟ خیر؛ بلکه با توجه به کلام الله اکبر و پیام معنویت یک مرد بزرگ، فقیه متنفذ  و به تمام معنا کاریزماتیک، الهی، انسانی و خدایی، چنین جمله‌ای گفتند. از عصر بیست و یکم بهمن که حکومت نظامی اعلام شد امام گفتند ما در اسلام حکومت نظامی نداریم، مردم به خیابان‌ها ریختند و انقلاب پیروز شد.

او ادامه داد: دوم اینکه همه مردم ایران یک نکته را بدانند که در آیه شریفه قرآن در سوره حج آمده است “لتکبروا الله على ما هداکم” یعنی اگر هدایتی اتفاق افتاده است، تکبیر بگویید.  من نمی توانم بپذیرم که این انقلاب به رهبری حضرت امام تأثیرات ژرف و مثبت بر عموم جامعه ایرانی، جامعه مسلمین و به خصوص جوامع شیعی نگذاشته است، بلکه معتقدم  وقوع این انقلاب در اواخر قرن بیستم معادلات جهانی را به هم زد و نگرش جدیدی ایجاد کرد.

استقلال دستاورد کمی برای یک ملت نیست

نوراللهیان افزود: نباید از این مسئله غافل شویم که این انقلاب چه تأثیر ژرفی بر جامعه ما گذاشت. در آن زمان این انگلیس و بدتر از آن آمریکا بود که برای ما تصمیم می‌گرفت. اینکه چه کسی بیاید و چه کسی برود دست ما نبود، این بود تمام عزت کشور ما! این ها را نباید فراموش کنیم. ما امروز خودمان تصمیم می‌گیریم و استقلال چیز کمی برای یک ملت نیست.

رئیس پیشین سازمان حوزه‌ها و مدارس علمیه خارج از کشور گفت: می خواهم بگویم که در ایران چنین پدیده‌ای اتفاق افتاد. نکته این است که اهداف این انقلاب مشخص بود اما راه رسیدن به آن اهداف مشخص نبود. نه امام و نه ما که پیروانِ آن مرد آسمانی بوده و هستیم نمی دانستیم گام بعدی چگونه محقق می شود و اداره انقلابِ پیروز چگونه است و اگر شکست بخوریم چه می شود. در آن زمان فقط و فقط به فکر این بودیم که براندازی اتفاق بیفتد و اتفاقا خیلی هم درست مدیریت و رهبری شد. رهبری به طور مستقل دست امام بود و آیات عظام منتظری و طالقانی و بزرگانی چون شهید مطهری و شهید بهشتی  و مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسجانی، هر کدام در سطوحی ایفای نقش می کردند.

روایتی از شب بزرگ تاریخ

او ادامه داد: می‌خواهم بگویم این انقلاب صد در صد و با بهترین مدیریت به اهدافش رسید، چون هدف انقلاب براندازی بود، هدف انقلاب اداره و سازندگی نبود. اصلا انقلاب به معنای دگرگونی و تحول است و انقلابیون می خواستند ریشه‌های شاهنشاهی در کشور بخشکد و این اتفاق هم افتاد. همه دنیا و خبرگزاری‌های جهان، آن شب را “شب بزرگ تاریخ” نامیدند و از آن به عنوان شب عظیمی یاد کردند.

نوراللهیان اظهار داشت: انقلاب پیروز شد اما بعد از انقلاب چه باید می‌کردیم؟ می‌بایست اهدافی را که رهبری انقلاب گام به گام مطرح می‌کردند، فرمولیزه کرده و مسائل را آنالیز و به قانون تبدیل کنیم و همچنین برای اجرا، مجریان درستی پیدا کنیم اما هیچ کدام از این ها نبود. اگر سوالتان معطوف به اداره کشور بعد از انقلاب است باید بگویم که انقلاب شکست خورد.

خاطره ای از شهید بهشتی 

مشاور میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری دهم گفت: سه یا چهار روز بعد از اینکه امام به ایران آمدند من خدمت ایشان در خیابان ایران رسیدم، در آن جلسه امام بازرگان را تعیین کردند. آقای هاشمی رفسنجانی بعد از آیت الله شهید بهشتی و آیت الله منتظری نزدیک ترین یاران امام بودند. بنده تمام این ایام در دفتر کار آقای خامنه‌ای بودم و قبل از آن هم ده سال در دوره‌های مختلف با ایشان بودم. خود آقای خامنه‌ای قدر خود را می‌دانستند.

او در ادامه گفت: حتی یادم می‌آید که دوازده بهمن زمانی که امام می خواستند به ایران بیایند، طبق دستوری که رهبران انقلاب داده بودند به سمت بهشت زهرا حرکت کردیم. در آن زمان من با آقای خامنه‌ای بودم و هر دو در کنار شهید بهشتی بودیم. یک گروه خبرنگار بین المللی هم آمده بودند تا اخبار آن روز را پوشش دهند. شهید بهشتی به هر خبرنگاری به زبان خودشان پاسخ می گفت؛ یک خبرنگار انگلیسی سوال می پرسید و شهید بهشتی انگلیسی جواب می داد؛ یکی دیگر آلمانی  می‌پرسید و آلمانی جواب می گرفت و همینطور به خبرنگار عرب به زبان عربی پاسخ می گفتند. بعد از مدتی بهشتی و مطهری شهید شدند و طالقانی فوت کرد و بزرگان رده اول که از اعضای شورای انقلاب بودند یا برکنار شدند و یا به دست گروه‌های مختلف شهید.

جریان انقلاب به هدفش که براندازی بود رسید اما برنامه‌ای برای اداره کشور نداشت

نوراللهیان افزود: به هر کدام از این بزرگان می‌گفتیم گام بعدی چیست، می‌گفتند منتظر امام هستیم . امام یک تنه که نمی توانستند کشور را اداره کنند. اتفاقا زمانی که از نجف برگشتم و دیدار با امام به ایران آمدم به آقای خامنه‌ای گفتم، امامی که من در نجف دیدم با آن قدرت کاریزماتیکی که دارند می توانند این فضای شیطانی حکومت شاه را بشکنند و حتی همزمان که با شاه درگیرند، می توانند با آمریکایی‌ها هم مبارزه کنند، اما اداره کشور را چه کار باید کرد؟ ایشان جواب حکیمانه ای دادند و گفتند تشکلی در کنار امام باید باشد که در خصوص مسائل مختلف جمع بندی نهایی را انجام و به امام تحویل دهد. بعد گفتند همین کارتر برای اینکه بتواند کشور ابر قدرت آمریکا را اداره کند مشاور امنیتی، اقتصادی، کارگری و …. دارد. هر کدام از این مشاوران هم برای خودشان دستگاهی دارند و ما هم باید چنین کنیم. خب این حرفِ حکیمانه ای بود اما ما چنین چیزی نداشتیم.

او تأکید کرد: انقلاب در براندازی نظام شاهنشاهی صددرصد به اهدافش رسید اما در اداره کشور به نظر من پانزده تا بیست درصد به اهدافش رسیده است که البته به دلیل دعواهای جریان‌های داخلی، همین اندازه هم میسر نمی‌شود.

بابک زهرائی و احسان طبری می توانستند در تلویزیون حتی بر علیه خدا صحبت کنند

نوراللهیان در پاسخ به این سوال که آیا بعد از انقلاب به آرمان‌هایی چون آزادی و جمهوریت رسیده ایم، گفت:  در برهه‌ای که امام مدیریت می کردند واقعا آزادی وجود داشت. ببینید بابک زهرائی و احسان طبری می توانستند در تلویزیون حتی بر علیه خدا صحبت می‌کردند و بسیاری از گروه‌های دیگر می‌آمدند و حرف می زدند. درسال ۵۸ تمام دانشگاه تهران بلوک بندی شده بود؛ یک جا حزب توده و جای دیگر سازمان مجاهدین انقلاب بود و گروه‌های دیگری که فعالیت می کردند.

او در ادامه گفت: در همان زمان گروهی از جوان های انقلاب از دانشگاه تهران خدمت امام (ره) رسیدند و گفتند ما در دانشگاه به دست جریان‌های چپ اذیت می‌شویم. گفتند این گروه‌ها اعلامیه پخش می‌کنند، بر علیه شما صحبت می کنند و ما را کتک می زنند. امام گفتند یعنی چه پیش من آمدید و این حرف ها را می‌زنید، می گویید ما را می زنند و شما آمدید شکایت آنها را می کنید؟ خب شما هم آنها را بزنید و از خودتان دفاع کنید. بگذارید آنها بیایند و از شما پیش من شکایت کنند. بعد امام برای آن دانشجوها مثالی زدند، همه این ها در صحیفه امام آمده است.

انقلاب برنامه‌ای برای اداره کشور نداشت

نوراللهیان افزود: امام تعریف کردند که در شهرشان خانی بود که هر جنایتی می کرد، از بی احترامی به نوامیس گرفته تا کتک زدن و کشتنِ افراد. روزی اخوی امام، ایشان را به تهران و پارلمان و نزد آقای مدرس می فرستند تا شکایت از این خان را به گوش آقای مدرس برسانند. امام می روند و  قضیه را به مدرس می‌گویند و آنطور که در صحیفه نوشته شده است، مدرس می‌گوید شما هم بروید و بزنیدش. مدرس به امام گفتند وقتی کسی چنین جنایت هایی می‌کند، وظیفه شما این است که بایستید و از خودتان دفاع کنید.

این مدرس دانشگاه تأکید کرد: می‌خواهم بگویم که انقلاب برنامه‌ای برای اداره کشور نداشت. هر کسی غیر از این حرفی دارد بنده آماده گفت و گو با او هستم. این تنها حرف من نیست. امام مشاور امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، دیپلماتیک، آموزشی و اجتماعی نداشتند اما رقیبشان، کارتر، که از امام شکست خورد و امکان نفوذش بر ایران را از دست داد، همه این ها را داشت.

آب و برق مردم را ارزان کردیم؟

او تصریح کرد: پاسخم به شما این است که اگر منظورتان از انقلاب و هدف انقلاب شکست شاه و دوران تاریکی بود که او برایمان درست کرد، بله، صد در صد پیروز شدیم. در کتاب “رضاه شاه” آقای زیبا کلام، خواندم که ریل راه‌آهن را شاه برای ما درست کرد. خیر! این ریل از زمان ناصرالدین شاه بود. اگر رضاشاه آنها را سرکوب نمی‌کرد، همان کار را ادامه می دادند و ریل را به تهران و مشهد هم می رساندند. متاسفانه ما تاریخ را از آدم های بی اطلاع و مغرض می شنویم. خاندان پهلوی اینگونه بودند و امام این خاندان را سرنگون کردند. برنامه برای سرنگونی داشتند و درست هم پیش بردند اما برای اجرا برنامه‌ای نداشتیم.

مشاور میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری دهم گفت: نه شهید بهشتی نه شهید مطهری و نه آیات عظمی منتظری و طالقانی، هیچ کدام برنامه‌ای نداشتند، لذا انقلاب در مدیریت شکست خورده است. هر که غیر از این بگوید، روی واقعیت سرپوش گذاشته است. وگرنه از این لحاظ انقلاب شکست خورد.

او ادامه داد: آیا ما توانستیم شرایط ازدواج را برای جوانانمان آسان کنیم؟ آیا دسترسی به مسکن را سهل کردیم؟ آب و برق مردم را ارزان کردیم؟ ما چه کار کردیم؟

مردم ایران سیاسی هستند

نوراللهیان افزود: ببینید مردم ما مثل مردم آمریکا نیستند. من در آمریکا بوده‌ام. معروف است که مردم آنجا به مسائل سیاسی کاری ندارند و اگر مسئله نان و اقتصادشان حل شود، برایشان فرقی ندارد چه کسی روی کار باشد. بایدن بیاید یا ترامپ؛ در انتخابات آمریکا هم دیدیم که با اختلاف کمی بایدن پیروز شد، این نشان می دهد که نیمی از مردم آمریکا به یک فرد پلید و دارای هزار نوع نقص در اداره مملکتشان، رای داده اند. اما مردم ایران سیاسی هستند.

او گفت: ما در همت بلند مردم ایران و درک بلند مردم و پایداری و ایستادگی برای آرمان‌ها و اهدافی که امام تعیین کرده بودند، مردان و زنان بی نظیری داشتیم. مردی از دیار انبیاء آمد و فریاد انقلاب و مبارزه با ستم و کژی‌ها داد و جامعه تا به امروز پشت سر او ایستاده است. انقلاب از این نظر پیروز شد اما در اجرا، شکست هشتاد درصدی خورده است.

اینکه دختران ما کلیه‌ خود را می‌فروشند، یعنی انقلاب پیروز شده است؟!

این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه ما بعد از انقلاب برنامه‌ای نداشتیم گفت: اینکه ما به قیمتِ تحریم حتی دارو، انرژی هسته‌ای داریم، اینکه دختران ما کلیه‌ خود را می‌فروشند، یعنی انقلاب پیروز شده است؟! در شب سالگرد پیروزی انقلاب امسال، یک ازدواج به دلیل شرایط بدِ مالیِ خانواده دختری در مشهد به هم خورد، این ها اهدافی است که می خواستیم به آن برسیم؟! این ها یعنی انقلاب به اهداف خود رسید؟!

او اظهار داشت: فکر می کنم در تحققِ بیش از ۷۵ درصد از اهداف انقلاب، کشتی انقلاب  و یاران انقلاب، به گل نشستند.

نوراللهیان ادامه داد: در قطع روابط ۴۲ ساله با مصر ما زیان کردیم. مصر دولتی است که خود به خود ضد وهابیت است. آنها شافعی مذهبانی، فاطمی هستند. ما با این کشور چندین سال قطع رابطه کردیم. چون برای امام مشاور دیپلماتیک نداشتیم. این تصمیم امام که با مصر قطع رابطه کنیم و سفیر مصر را هم از ایران اخراج کنیم، در آن زمان تصمیم درست و انقلابی بود. یک ماه باید اینگونه می ماند و بعد روابط  کم کم به سطح کاردار می رسید. این ها اصولی دارد و برنامه، کشورهای دنیا با هم جنگ و دعوا می‌کنند اما سفارت خانه را نمی بندند و روابط را قطع نمی کنند. مصر از یاران اصلی ما در پیکار با وهابیت بن سلمان و فهد و ملک فیصل و ملک خالد بود. پس ما در اینجا هم شکست خوردیم.

در اداره کشور بد عمل کرده ایم

او گفت: ۱۶ سال رئیس دیپلماسی ما آقایی بود که متخصصِ بیماری های اطفال بودند و الآن هم تخصصشان همین است. ما آقای ولایتی را سکان‌دارِ وزارت خارجه کشوری کردیم که عظیم ترین انقلاب قرن را انجام داد.

رئیس پیشین سازمان حوزه‌ها و مدارس علمیه خارج از کشور اظهار داشت: ما در اداره کشور چنان بد عمل کردیم که خوف این می‌رود مردم هر روز دست از این همه حرمت نگه داشتن و مدارا و وفاداری بردارند. اگر خدایی نکرده انقلاب گرسنگان و جنبش پابرهنگان در هرکشوری اتفاق بیفتد هیچ کس نمی‌تواند جلوی آنها بایستد. در این صورت، نه رهبر انقلاب فعلی نه تیم همراه کابینه دولت و نه ارتش و سپاه و نه هیچ نیروی کارآمدِ تاثیرگذاری نمی‌تواند جلوی سرنگونی را بگیرد.

درِ جام جم را باید سیمان گرفت

نوراللهیان با انتقاد از صداوسیما گفت: درِ جام جم را باید سیمان گرفت تا فقط خودشان در آنجا باشند و برای خودشان برنامه اجرا کنند. همین چند شب پیش آقای حسین صفارهرندی که دکتر حسین هم به او می گویند، که چون از اقوام صفارهرندی است فکر می کند صاحب این انقلاب است در این رسانه صحبت کرد و گفت همه یاران انقلاب بد هستند و فقط جریانِ راستِ کم هوادار خوبند! خب شما که خودتان در هر انتخاباتی تنها ۱۸ تا ۲۱ درصد رأی می‌آورید، آنهم با تمام قوا و مایه گذاشتن از رهبری.

او افروزد: وقتی در دوم خرداد کاندیدای مورد علاقه عده ای تنها ۷ میلیون رأی می‌آورد و کاندیدای جریان دیگر که مورد تمایل برخی ها نیست ۲۱ میلیون رأی می‌آورد، یعنی رسانه، اسلحه، زندان، ممیزی، روزنامه، پول و … را به دست یک عده کوتوله داده‌ایم.

کوتوله ها نمی دانند با بیست درصد به مجلس راه یافتن یعنی چه؟

این استاد دانشگاه گفت: کوتوله ها دنیایی که در آن هستیم را نمی شناسند و نمی دانند کجا زندگی می کنیم، نمی دانند با بیست درصد به مجلس راه یافتن یعنی چه؟ آقای صفارهرندی که قالیباف را نمی‌شناسد، قالیباف شاگرد من بوده است. من برای اینها درس ولایت فقیه می گذاشتم. ما پارلمان را دادیم دست آقای قالیباف. آن وقت قالیباف می رود روسیه و آن اتفاق می‌افتد. پوتین هم حق دارد با قالیباف ملاقات نکند، او هم می داند اینها با زور و ضرب آیت‌الله جنتی آن بالا نشسته‌اند، جایی که افرادی مثل هاشمی رفسنجانی نشسته بودند.

محمدرضا نوراللهیان در پایان گفت: اهداف انقلاب این ها بود؟! اهداف انقلاب این بوده که جای شهید بهشتی را جوانکی این‌چنینی بگیرد. قالیباف برای اینکه عقب نماند می‌رود روسیه و آبروی ایران را می‌برد، آن یکی، رئیسی، هم می رود عراق و دوربین‌ها همه در اطرافش هستند. این ها با هم رقابت دارند. خود پوتین با حضرت آقا روابط خوبی دارند، آنوقت قالیباف می‌رود و گند می‌زند. انقلاب اینگونه به پیروزی رسیده است؟!