مرتضی صارمی

بدون تردید، ارزش خبری برجام برای مردم ایران جزء منافع ملی به حساب می آید و چون با آب و نان مردم ارتباط دارد از اولویت فراگیری برخوردار است. اما صدا وسیمای ملی در تقابل با منافع مردم، گویا هنوز در فکر شکست ترامپ است و نمی خواهد زانو را از روی گلوی مردم بردارد و اعتماد آسیب دیده را با صداقت خبری بازسازی کند.

 

صبح ما؛ مرتضی صارمی نوشت: دولت جدید امریکا در ادامه لغو تصمیمات ترامپ از جمله محدودیت تردد دیپلماتهای ایرانی و مکانیزم ماشه در قرارداد برجام رونمایی کرد. برجام به عنوان معاهده تاریخی، برنامه عملی دولت روحانی برای حل و فصل منازعات در سیاست خارجی با هدف گشایش اقتصادی و تأمین رفاه اجتماعی مردم برای یک زندگی مطلوب شکل گرفت که آثار مثبت آن باعث گردید مردم در دوره دوم انتخابات سال ۹۶ با رأی بی سابقه مجددا بر انتخاب سال ۹۲ خود تأکید نمایند. گرچه عناصری در داخل با ترامپ و ناتانیاهو در یک نقطه به هم رسیدند و روند اجرای برجام تداوم پیدا نکرد که خوشبختانه با شکست ترامپ در انتخابات امریکا دریچه برجام مجددا در حال گشایش است. اما پخش خبر احتمال بازگشت امریکا به برجام در لابلای اخبار صدا وسیما با «دروازه بانی خبر » بسیار کمرنگ یا به عبارتی دیده نشد.
کاربرد اصطلاح دروازه بانی خبر در اصول روزنامه نگاری و رسانه های خبری یک تکنیک محسوب می شود. این تکنییک ماهیت و هویت رسانه را برای مخاطب نشان می دهد. دروازه بان یا همان سردبیر در انتخاب ، تنظیم و همینطور چینش خبر نقش مهمی را بازی می کند که متناسب با اولویتها و خط و مشی رسانه از این تکنیک بهره می جوید.
تیتر خبرها در صفحه اول مطبوعات دو کارویژه اساسی در ابعاد سیاسی و اقتصادی دارد. مطبوعات سیاسی با هدف اقناع یا القاء مخاطب از تیتر های جذاب و هیجانی استفاده می کنند و مطبوعاتی که رویکرد تجاری دارند برای خرید مطبوعه از تیتر های عامه پسند استفاده می کنند. اما فصل مشترک این رسانه ها «فراگیری» خبر است یکی از اصول تولید خبر، در فهم دروازه بانی، ارزش خبری گفته می شود که مهمترین آنها «فراگیری» خبر است.
صدا وسیما به عنوان یک رسانه ملی که از محل بودجه دولتی اداره می شود علاوه بر کارویژه های آموزشی و سرگرمی و اطلاع رسانی در زمینه آگاهی بخشی در قالب خبر و تحلیل و تفسیر، متناسب با نگرش و تأمین نیازهای فکری شهروندان خبر تولید می کند و بر اساس اولویت این اخبار را در بخش های خبری پخش می کند. البته هویت رسانه ملی با مطبوعات سیاسی و اقتصادی متفاوت است. در رسانه ملی مفهوم القاء معنی ندارد و صرفا بدلیل جنبه فراگیری باید در جهت اقناع مخاطب برنامه سازی کند.
گویا دروازه بانی خبر در صدا وسیما از مطبوعات سیاسی پیشی گرفته است و در بست به عنوان ارگان خبری یک جریان سیاسی عمل می کند. در دوره اصلاحات زباله های شهر بابل را به تکرار در تمام شبکه های خبری با بزرگنمایی پخش می کرد ولی از «تمدن اقتصادی پارس جنوبی» که باعث ثروتمند شدن کشور شده بود به سادگی عبور می کرد یا در دوره احمدی نژاد طرح یارانه را با شداد و غلاظ، آگراندیسمان می کرد و برای القاء مخاطب، خانمی روستایی در حال دوشیدن گاو یارانه ای در همان شب اجرای طرح را نشان می داد که برای بیننده سؤال ایجاد کرده بود این خانم کی پول یارانه را گرفت که بلافاصله گاو آن زائید. و در دولت روحانی برای تخطئه برجام شب و روز برنامه پخش می کرد و اینک که امریکا قصد دارد به برجام برگردد خبر آن در لابلای اخبار بی مایه گم می شود.
بدون تردید، ارزش خبری برجام برای مردم ایران جزء منافع ملی به حساب می آید و چون با آب و نان مردم ارتباط دارد از اولویت فراگیری برخوردار است. اما صدا وسیمای ملی در تقابل با منافع مردم، گویا هنوز در فکر شکست ترامپ است و نمی خواهد زانو را از روی گلوی مردم بردارد و اعتماد آسیب دیده را با صداقت خبری بازسازی کند. صدا وسیما در برنامه های تفسیری از عناصری استفاده می کند که برجام را اساسا خسارت بار می دانند و در مقابل رهبری اخیرا در واکنش به مواضع دولت جدید امریکا از واژه عمل در مقابل عمل استفاده کرد. اینک این سوال وجود دارد چرا ذوب شدگان در ولایت متناقض حرف می زنند اگر برجام تماما خسارت بوده چرا رهبری ادامه کار را به اقدام عملی منوط کرده است؟